هرگز

هرگز. در پهلوی هکرچ به معنی‌ی یک بار، هر، هرگز، ابدن، هیچ وقت، هیچ زمان، هگرز. هرگیز، به هیچ‌ وجه. به دستِ پرهام شهرجردی

جنون روز / موریس بلانشو

نه فاضل‌ام نه جاهل. خوشی‌هایی داشته‌ام. این‌که چیزی نیست: زندگی می‌کنم و این زندگی بیش‌ترین لذت را به من می‌بخشد. پس، مرگ؟ وقتی بمیرم (شاید همین حالا) به لذت بی‌کرانی می‌رسم. از مزه‌ی اولیه‌ی مرگ حرفی نمی‌زنم، که بی‌مزه است و اغلب نامطبوع. درد کشیدن خرفت می‌کند. اما حقیقت مهمی که از آن مطمئن‌ام از این قرار است:  از زندگی کردن لذتی بی‌حد و حصر دارم و از مردن ارضای خاطری بی‌حد.

 
نمایش بیشتر